بدون قرار قبلی فیلمی شاعرانه در ژانر ملودرام است. فیلمی سراسر از المان های سبک زندگی اسلامی_ایرانی که بازگشت به خویشتن و اصالت ها را یادآور می سازد. یاسمین لطفی پزشک متخصصی است که در آلمان زندگی میکند او در 5 سالگی به همراه مادرش ایران را به قصد آلمان ترک کرده و حال پس از غریب سی سال به سرزمین آبا و اجدادی خویش بازمیگردد. پدر یاسمین وصیت کرده که یاسمین در مراسم خاکسپاری او حضور داشته باشد، دعوت به سرزمینی که از سوی او نبوده و گویا بیشتر وطن او را فرامیخواند. یاسمین علی رغم تمام مشکلاتی کاری و زندگی شخصی اش با پسرش که مبتلا به اوتیسم است به ایران باز میگردد. او پس از بازگشت به ایران در میابد که پدرش در صحن عتیق امام رضا (ع) یک قطعه قبر به یادگار گذاشته است. یادگاری عجیب که رشته پیوند او به اصالت ها و سرزمین پدری اش خواهد شد. یاسمین بهمراه پسرش به مشهد منزل دختر خاله اش نرگس رفته تا قبر را به فروش برساند و هرچه سریعتر به آلمان بازگردد. او در ادامه در میابد که تمام این ماجراها نقشه شاگرد پدرش برای بازگرداندن یاسمین به ایران بوده است. حال فیلم به کشمکش های درونی یاسمین برای بازیابی هویت و اصالت خویش بدل میشود.
بدون قرار قبلی فیلمی شریف و قابل احترام است که توانسته به خوبی گوشه ای از هویت اصیل ایرانی را به تصویر بکشد. زنی سرگشته و حیران در دیار سرد و یخ زده غربت که حال مشمول نگاه گرم و دعوت امام رئوف گشته تا به کشور خویش بازگردد و "بدون قرار قبلی" با امام خود دیدار تازه کند، تا بلکه کمی در جوار این خاک مطهر آرام و قرار یابد. بدون قرار قبلی نمایش انسان مدرن رها شده در سرد و بی روح قرن بیست و یکم است که خویشتن خویش را به دست فراموشی سپرده و غرق در زندگی تکنوکراتی گشته است. زندگی که دیگر فرصتی برای اندیشدن به خویش و واکاوی و بازیابی هویت و جایگاه آدمی وجود ندارد و تنها شمایل روزمرگی را به خود گرفته است. بدون قرار قبلی دعوت به کشف خویشتن و حقیقت وجود آدمی است. انسانی که حقیقت وجودی اش در میان کوران مشکلات زندگی به دست فراموشی سپرده شده و غبار اندوه و فراموشی بر آن نشسته و حال فرصتی یافته تا در جوار اهل بیت و باورهای عمیق شیعی آن را دوباره بشناسد و به آن رجوع کند. بدون قرار قبلی نمایش پرستوهای مهاجری است که تنها امنیت و آرامش را می توانند در سرزمین هزار رنگ و افسانه ای خویش بیابند. کسانی که به امید فردای بهتر به دیار غربت شتافتند اما حال دریافته اند که زندگی جای دیگری است... .
شعیبی به خوبی توانسته، یک خانواده اصیل ایرانی را با تمام المان ها و مولفه های اش پیش چشم مخاطب قرار دهد. خانواده سنتی پیشرو که همگی برای حفظ نشاط زندگی می کشوند و هرکدام به نوبه خود میکوشند که فرهنگ غنی ایرانی را به تصویر بکشند. خانواده ای که تمام شخصیت هایش به خوبی پرداخت شده و هر یک به نوعی میتوانند نمادی از یک خانواده اصیل ایرانی اسلامی باشند. نرگس مادر خانواده، نمونه بارز یک کاراکتر زن ایرانی_سنتی است که به خوبی مشخصات و ریزهکاری آن نشان داده میشود. زنی خون گرم و صمیمی که همپای همسر خویش برای حفظ و بقای زندگیشان کوشیده و تمام مشکلات را در حول وجود پرمهر و محبت خویش حل میکند. زنی خوش رو و خوش کلام که رسم و رسوم مهمان نوازی خانواده ایرانی را به درستی به مخاطب نشان میدهد. نماد زنی اصیل ایرانی که سالهات تصویر درستی از آن بر پرده سینما دیده نشده است و مخاطب اغلب با زن سنتی خرافه پرست، اغواگر و غیره خود گرفته است.
بدون قرار قبلی به شایستگی جایگاه پدر ایرانی را به تصویر میکشد. پدری مهربان و دلسوز که با تمام مشکلات زندگی، خانواده را در محوریت قرار داده و برای آرامش آن از هیچ کاری دریغ نمیکند. پدری که برای حفظ و بقای خانواده در حال تلاش و کوشش است اما چهره عبوس، خشن و متعصب به خود نمیگیرد و زندگی خانوادگی را عامل بدبختی نمیداند. شعیبی تصویر زیبا از پدر ایرانی به نمایش می گذارد.پدری فداکار و مهربان که تنها گوشه ای از حقیقت وجودی پدران این سرزمین است. شعیبی به خوبی توانسته از کودکان شخصیت های فعال و پر انرژی بسازد. کودکان سر زنده ای که گرما بخش و شیرینی یک زندگی خانوادگی اند و حضورشان تنها زینت بخش فیلم نبوده وعامل مزاحم محسوب نمیشوند. کودکان در این فیلم به خوبی توانسته اند به عنصری مورد احترام و کانون توجه در خانواده بدل شوند. کودکان در فیلم بدون قرار قبلی عناصر فعال و کنش گر اند که نقش بسزای در پیشبرد داستان برعهده دارند.
بدون قرار قبلی سیر افاقی و انفسی انسان در احوالات خویشتن است. فیلمی که با دعوت شاعرانه از سوی امام هشتم آغاز شده و با مهمان نوازی ایشان ادامه می یابد. فیلم برگرفته از داستان کوتاه «مشهد» از مجموعه کتاب «بهترین شکل ممکن» اثر مصطفی مستوری است. فیلمی که سعی دارد ریشه ها و هویت اصلی یک انسان ایرانی را به او یادآور سازد، هویت یک انسان ایرانی که ریشه در خاکی دارد که با معنویت و باورهای دینی عجین شده است. فیلم نمایش بازیابی هویت و اصالت یک انسان ایرانی است. هویتی که سالهاست در سینمای رئالیستی اجتماعی چرک ایران، مورد هجمه قرار گرفته و مخدوش شده است. به طوری که مخاطب از ایرانی بودن خود بودن خویش احساس شرمساری و سرخوردگی میکند. هویتی که عامل بقای یک کشور است و تعرض و مخدوش سازی آن خیانت به شمار می آید. بدون قرار قبلی میتواند جرقه ای امید برای بازگشت سینمای ایران به سینمای امیدآفرین باشد. سینمای که در آن ارزش ها، هویت ایرانی_اسلامی مورد احترام قرار گرفته و از هرگونه توهین و استهزاء به دور است. بدون قرار قبلی فیلمی ضد مهارجت است که تلاش دارد ایران را سرزمین افسانه دانسته که آرزوها و امیدها در آن به بار خواهد نشست. سرزمینی که برخلاف تصور موجود تمامی آرزوها در آن به کرامت اهل بیت تحقق یافته و هیچ مشکلی نیست که حل نشود.
پایان/
نظر شما